کد مطلب:321356 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:106

جواب اول
آیات را غلط می نویسد آیه ی اولی ان لن نعجز الله است و آیه ی ثانیه سبقوا انهم و مراد از همه ی این تعجب كه كرده همین معدودی است كه گرد این مرد جمع شده اند كه هر باطلی در عالم برخیزد این قدرها بلكه شاید اضعاف اینها گرد او جمع می شوند و بنای عالم بر همین است ذره ذره كان در این ارض و سما است جنس خود را همچو كاه و كهربا است این اجماعات دلیل حقیت كسی نیست و اگر می بود شیطان از جمیع خلق احق بود زیرا كه تمام كفار و مشركین با همه اختلافی كه دارند در طاعت و انقیاد امر او متحدند و با وجود این كه همه به امر او حركت می كنند در واقع اختلاف ندارند چون سلطانی كه جمعی از قشون خود را به مشرق بفرستد و جمعی را به مغرب و هر دو صادر از امر او هستند پس تعجب را از كار شیطان مكن و این مطالب كه مقصود داری درباره ی او راست تر می آید و الا این معدود كه گرد شما جمع شده اند كه قابل اعتنا نیستند و معذلك مختلف هم هستند چنانكه در همین كتاب روی سخن تو بعد از مسلمین با آنها است كه بر میرزا علی محمد وقف نمودند یا آن كه معتقد به میرزا یحیی شدند و اعتنائی به میرزا حسینعلی ندارند و طوائف دیگر هم از قرار مذكور در میان شما هستند پس همچو اتحادی هم كه قابل اعتنا باشد ندارید و آن هم كه گفته مصلح علم و مهذب اخلاق امم شده اید دعوی است بی برهان امم همچو اعتقادی ندارند و هر كسی هر چه تحصیل كرده به كد یمین و عرق جبین و اعمال و افعال خود
كرده است اگر شما راست می گوئید كه این ها از عنایات شما است تغییری در امور بدهید به طوری كه محسوس شود كه تربیت های سابقه هم از لطف شماست و ما دیده ایم از مجانین را كه مالیخولیا بر سرشان زده درباره ی خود خیال كرده اند كه سلطانند و از همین قبیل خرافات سروده اند و چون دیدیم كه سخن های آن ها به اصطلاح پاورق ندارد دانسته ایم كه مالیخولیاست و درباره شما هم علانیه این مطلب را می بینیم شما منكرید بسم الله آثار نفسانیه خود را اظهار كنید تا ببینیم و تصدیق نمائیم و الا این گونه سخنان را مجانین هم می سرایند بلكه به طوطی هم تعلیم بكنند او را می كنند و اما آیاتی كه نوشته است مسلم است كه از دست خداوند فرار نمی توان كرد و احدی او را عاجز نمی كند و در دنیا جماعتی از این مردم جهلا یا تجاهلا فرار می كنند اما مفسری ندارند و آخر مرگ آنها را در می یابد و در آخرت به جزای خود می رسند و همه ی مردم امرشان به این جا نمی رسد كه در دار تكلیف كه دنیا است معتقد بشوند كه مفری از خداوند نیست و رو به او بكنند كه تو گمان كرده ای كه این اتحاد عمومی خواهد شد و اگر به این منوال بود خلقت ناری كه لا تنفدو لیس لها آمد البته لغو خواهد بود و باز گفته است والذین كفروا اعمالهم كسراب بقیعة یحسبه الظمان ماءا حتی اذا جائه لم یجده شیئا و وجد الله عنده فوفاه حسابه والله سریع الحساب نفس تكذیب آیات و كافر شدن به آیات حساب شدن است.